برنامهریزی برای کسبوکار، بعد از ایده پردازی مهمترین کاری است که باید انجام شود.
برنامهریزی کسبوکار، مانند نقشهی ساختمانی پیش از ساختهشدن عمل و مسیر اصلی کسبوکار شمارا مشخص میکند.
به شما کمک میکند همهی توجه خود را صرف آنچه باید بکنید.
همچنین حرکت کردن با آرامش خیال، در دنیای متلاطم کسبوکار، تعیین اهداف، حرفهای شدن، سنجیدن راههای توسعه، بقای کسبوکار، جلبتوجه سرمایهگذار، واقعبینی نسبت به شرایط کسبوکار، از دیگر مزایا و نتایج برنامهریزی برای کسبوکار است.
برنامهریزی برای کسبوکار در ۱۰ گام
توجه داشته باشید که هر برنامه باید شخصیسازی شود و ویژهی کسبوکار به خصوصی باشد.
استفاده از برنامههای آماده باعث از دست رفتن اعتماد مشتری میشود.
بیشک برنامهریزی بخش جذاب کسبوکار شما نیست، اما از اهمیت ویژهای برخوردار است. در ادامه به چگونگی انجام این کار میپردازیم.
۱. توضیح کسبوکار
کار مجموعه شما چیست؟ چه خدماتی ارائه میدهید؟ قصد فروش چه محصولی رادارید؟ نام مجموعه چیست؟
و… هر اطلاعاتی که کسبوکارتان و خدماتی که ارائه میدهید را بهدرستی تعریف میکند.
۲. مأموریت، چشمانداز و ارزش را مشخص کنید.
- مأموریت: چرا میخواهم این کسبوکار را راه بیندازم؟ کسبوکار من چه مشکل یا نیازی را برطرف میکند؟
- چشمانداز: هدفگذاری کنید. آیندهی کسبوکار قرار است به کجا برسد؟
- ارزش: با چه مشخصهای میخواهید شناخته شوید؟
صفتهای خوب کسبوکارتان را بنویسید. ۵ صفتی که مزیت رقابتی داشته باشد را مکتوب کنید.
۳. هدف
ابتدا لازم است تفاوت هدف با چشمانداز را مشخص کنیم.
هدف جزئی از چشمانداز است که آن را محدود به یکزمان مشخص کردیم. برای هر کسبوکار ۴ بازهی زمانی پیشنهاد میشود:
- ۶ ماهه: دورهی خیلی کوتاهمدت
- یکساله: کوتاهمدت
- ۳ ساله: میانمدت
- ۵ ساله: بلندمدت
۴. برنامهها
برنامههایی که برای رسیدن به اهداف خود باید اجرایی کنید.
توجه داشته باشید که برنامهها باید اجرایی باشند. مثلاً اگر قرار است ۱۰ هزار محصول بفروشید پس باید ۲ نمایشگاه برگزار کنید.
۵_ بازاریابی
بازار هدف را شناسایی کنید و کارهایی که باید برای جذب آنها انجام دهید بنویسید.
مخاطب هدف باید از وجود شما مطلع شود. توجه داشته باشید راههایی که برای مطلع کردن و جذب مشتری از آن استفاده میکنید باید مشخص باشند.
۶. مزیت رقابتی
شامل هر چیزی میشود که شما دارید و رقبای شما فاقد آن هستند.
مشخص کردن صحیح مزیت رقابتی میتواند تا حدی بقای کسبوکارتان را تضمین کند.
۷. مالی
واقعبینانه و شفاف، سرمایه اولیه خود و سرمایهی موردنیاز برای راهاندازی کسبوکارتان را بررسی کنید.
اگر در این مورد تجربهی کافی ندارید، سعی کنید از یک فرد باتجربه کمک بگیرید.
۸. دورهی بازگشت سرمایه
با یک سری عدد و رقم اولیه تخمین بزنید در چه زمان کل سرمایه شما بازمیگردد.
خوب است در این خصوص از فردی با تجربه کمک بگیرید.
۹. حاشیه سود
حاشیه سود یعنی فروش منهای هزینه. تخمین بزنید که قرار است محصولاتتان را چقدر بفروشید و چقدر برای شما تمام میشود.
۱۰. نیروی انسانی
به چه تعداد نیرو برای پیش رفتن کارتان نیاز دارید؟ هزینههای افراد را محاسبه کنید.
در انتها، سعی کنید در برنامهریزی جزئیات را مشخص کنید اما آن را خیلی شلوغ نکنید.
نیازهایتان را بشناسید و متناسب با آن و توان شخصی و مالی خود، برنامهریزی برای کسبوکار خود کنید.